بر اساس اطلاعات علمی و پزشکی با تمرکز بر سیستم طبیعی بدن انسان و محیط زیست طبیعی زمین محاسبه کنید که اگر یک انسان بصورت طبیعی و سالم بدنیا بیاید و از لحاظ روانی و جسمی به هیچ بیماری مبتلا نشود و هیچ نوع رفتار و خوراک و اتفاق خطرناکی در زندگی او نباشد بطور طبیعی عمر او در زمان فعلی چقدر میتواند باشد؟
طول عمر طبیعی انسان تحت تأثیر عوامل ژنتیکی، محیطی و سبک زندگی قرار دارد. اگر فرض کنیم فردی کاملاً سالم به دنیا بیاید و در طول زندگی خود به هیچ بیماری روانی یا جسمی مبتلا نشود، و از رفتارها، رژیم غذایی و اتفاقات خطرناک دوری کند، طول عمر او میتواند به حداکثر ظرفیت ژنتیکی خود نزدیک شود. در ادامه به بررسی این موضوع میپردازیم:
**۱. عوامل ژنتیکی**
- **حداکثر طول عمر بالقوه**: مطالعات نشان میدهند که حداکثر طول عمر انسان به دلیل محدودیتهای بیولوژیکی، حدود ۱۲۰ تا ۱۲۵ سال است. این عدد بر اساس دادههای تاریخی و مطالعات روی افراد بسیار مسن (مانند ژان کالمان که ۱۲۲ سال عمر کرد) به دست آمده است.
- **تفاوت جنسیتی**: به طور کلی، زنان به دلیل عوامل ژنتیکی و هورمونی (مانند اثرات محافظتی استروژن) نسبت به مردان طول عمر بیشتری دارند. به طور متوسط، زنان حدود ۵ تا ۷ سال بیشتر از مردان عمر میکنند.
**۲. عوامل محیطی**
- **محیط زیست سالم**: زندگی در محیطی با هوای پاک، آب سالم، و بدون آلودگیهای شیمیایی یا تشعشعات مضر میتواند به افزایش طول عمر کمک کند.
- **دسترسی به منابع طبیعی**: دسترسی به غذاهای تازه، آب تمیز و محیطی بدون استرس نیز در افزایش طول عمر مؤثر است.
**۳. سبک زندگی ایده آل**
- **رژیم غذایی سالم**: مصرف غذاهای طبیعی، گیاهی، و کمچرب که سرشار از مواد مغذی هستند، میتواند به سلامت بدن کمک کند.
- **فعالیت بدنی منظم**: ورزش متعادل و منظم باعث تقویت سیستم ایمنی، قلب و عروق، و سلامت روانی میشود.
- **خواب کافی**: خواب با کیفیت و کافی برای ترمیم سلولها و عملکرد صحیح بدن ضروری است.
- **دوری از استرس**: زندگی بدون استرس و داشتن روابط اجتماعی سالم نیز در افزایش طول عمر مؤثر است.
**محاسبه طول عمر طبیعی**
با در نظر گرفتن تمام این عوامل، اگر فردی کاملاً سالم باشد و هیچ عامل خارجی یا داخلی باعث کاهش عمر او نشود، طول عمر طبیعی او میتواند به شرح زیر باشد:
- **مردان**: حدود ۱۱۰ تا ۱۲۰ سال.
- **زنان**: حدود ۱۱۵ تا ۱۲۵ سال.
**نکات مهم**
- **سلولهای بدن و پیری**: حتی در شرایط ایده آل، سلولهای بدن پس از تعداد مشخصی تقسیم (حد هایفلیک) دیگر قادر به تکثیر نیستند و این فرآیند پیری را اجتنابناپذیر میکند.
- **تغییرات ژنتیکی**: جهشهای ژنتیکی کوچک در طول زمان میتوانند باعث کاهش عملکرد سلولها و اندامها شوند.
- **محیط غیرایده آل**: در واقعیت، دستیابی به شرایط کاملاً ایده آل غیرممکن است، زیرا عوامل محیطی و اجتماعی همیشه تأثیرگذار هستند.
جمع بندی**
در شرایط کاملاً ایده آل و بدون هیچ بیماری یا عامل خطر، طول عمر طبیعی انسان میتواند به حدود ۱۲۰ سال برسد، با این حال زنان به دلیل عوامل ژنتیکی و هورمونی معمولاً چند سال بیشتر از مردان عمر میکنند. این اعداد بر اساس دانش فعلی زیستشناسی و پزشکی تخمین زده شدهاند.
اگر کسی پیدا شود که ۹۵۰ سال عمر کرده باشد از نظر علم پزشکی چطور قابل توجیه است؟اصلا چنین پدیده ای محال نیست؟
از نظر علم پزشکی و زیستشناسی، عمر ۹۵۰ سال برای یک انسان کاملاً غیرممکن و غیرقابل توجیه است. این موضوع با دانش فعلی ما از فرآیندهای بیولوژیکی، ژنتیکی و فیزیولوژیکی انسان در تضاد است. در ادامه به دلایل علمی این موضوع میپردازیم:
**۱. محدودیتهای بیولوژیکی**
- **تقسیم سلولی و حد هایفلیک**: سلولهای انسان تنها میتوانند تعداد محدودی تقسیم شوند (حدود ۵۰ تا ۷۰ بار). این محدودیت به دلیل کوتاه شدن تلومرها (انتهای کروموزومها) پس از هر تقسیم سلولی است. پس از رسیدن به این حد، سلولها دیگر نمیتوانند تقسیم شوند و این فرآیند منجر به پیری و مرگ سلولی میشود.
- **تخریب DNA**: با افزایش سن، DNA سلولها به دلیل عوامل محیطی (مانند اشعه UV، رادیکالهای آزاد) و خطاهای تکثیر دچار آسیب میشود. این آسیبها به مرور زمان تجمع مییابند و باعث اختلال در عملکرد سلولها و اندامها میشوند.
۲. فرآیند پیری**
- **پیری برنامه ریزی شده**: پیری یک فرآیند بیولوژیکی طبیعی است که در آن عملکرد سلولها، بافتها و اندامها به تدریج کاهش مییابد. این فرآیند تحت تأثیر ژنها و مکانیسمهای مولکولی خاصی است که به مرور زمان فعال میشوند.
- **تجمع آسیبها**: حتی در شرایط ایده آل، آسیبهای کوچک و تجمعی در سلولها و بافتها به مرور زمان باعث کاهش عملکرد بدن و افزایش احتمال مرگ میشوند.
۳. طول عمر گونه های دیگر**
- **مقایسه با سایر گونه ها**: حتی در بین گونههای جانوری، طول عمرهای بسیار طولانی (مانند لاکپشتهای غولپیکر با عمر حدود ۱۵۰ سال یا کوسه های گرینلند با عمر حدود ۴۰۰ سال) بسیار نادر هستند و با مکانیسمهای بیولوژیکی خاصی همراه اند. این طول عمرها نیز بسیار کمتر از ۹۵۰ سال است.
۴. داده های تاریخی و علمی**
-رکوردهای ثبت شده**: طولانیترین عمر ثبت شده برای یک انسان متعلق به ژان کالمان است که ۱۲۲ سال عمر کرد. حتی این عدد نیز بسیار کمتر از ۹۵۰ سال است و به عنوان یک استثنای نادر در نظر گرفته میشود.
- عدم وجود شواهد علمی**: هیچ شواهد علمی یا پزشکی وجود ندارد که نشان دهد یک انسان بتواند ۹۵۰ سال عمر کند. چنین ادعایی با تمام دانش فعلی ما در مورد زیستشناسی انسان در تضاد است.
**۵. آیا چنین پدیده ای محال است؟**
- **از نظر علمی**: بله، چنین پدیده ای با دانش فعلی ما کاملاً محال است. هیچ مکانیسم بیولوژیکی شناخته شدهای وجود ندارد که بتواند از پیری جلوگیری کند یا آن را به میزان قابل توجهی به تأخیر بیندازد.
- **تکنولوژی آینده**: اگرچه پیشرفتهای علمی در زمینه ژنتیک، پزشکی بازساختی و فناوری نانو ممکن است در آینده به افزایش طول عمر انسان کمک کنند، اما حتی در این صورت نیز رسیدن به عمر ۹۵۰ سال غیرواقع بینانه به نظر میرسد.
**جمع بندی**
از نظر علم پزشکی و زیستشناسی، عمر ۹۵۰ سال برای یک انسان غیرممکن است. این موضوع با محدودیتهای بیولوژیکی، فرآیند پیری و دانش فعلی ما در مورد زیستشناسی انسان در تضاد است. اگر چنین ادعایی مطرح شود، نیاز به شواهد علمی قوی و مستند دارد که تاکنون ارائه نشده است.
### درک مفاهیم فیزیکی از طریق تصویر: یک تحلیل جامع
تصاویر و دیاگرامها ابزارهای قدرتمندی برای درک مفاهیم فیزیکی و مهندسی هستند. در این پست، به تحلیل یک تصویر آموزشی میپردازیم که شامل چندین عنصر کلیدی برای درک تعادل و نیروها است. این تصویر احتمالاً مربوط به یک مسئله فیزیکی است که در آن تعادل اجسام و نیروهای وارد بر آنها بررسی میشود.
#### عناصر کلیدی در تصویر:
1. **8 cm و 35 cm و 50 cm**: این ابعاد نشاندهنده طولهای مختلف در سیستم هستند. احتمالاً این طولها مربوط به فاصلههای بین نقاط محوری یا مراکز جرم هستند.
2. **10°، 29°، 39°، 61°**: این زوایا نشاندهنده جهتهای نیروها یا زوایای بین اجزای سیستم هستند. زوایا در مسائل تعادل و نیروها بسیار مهم هستند زیرا جهت نیروها را مشخص میکنند.
3. **F_B، F_v**: این نمادها احتمالاً نشاندهنده نیروهای مختلف وارد بر سیستم هستند. F_B ممکن است نشاندهنده نیروی بازوی باشد و F_v ممکن است نشاندهنده نیروی عمودی باشد.
4. **CG_ub و W_ub، CG_box و W_box**: این نمادها احتمالاً مربوط به مراکز جرم (CG) و وزنها (W) اجسام مختلف در سیستم هستند. مرکز جرم نقطهای است که وزن جسم در آن متمرکز شده است.
5. **Pivot point**: این نقطه احتمالاً نقطه چرخش یا محوری است که سیستم حول آن میچرخد. در مسائل تعادل، نقطه محوری بسیار مهم است زیرا تمام گشتاورها حول این نقطه محاسبه میشوند.
#### تحلیل تصویر:
این تصویر احتمالاً یک سیستم فیزیکی را نشان میدهد که در آن تعادل بین نیروها و گشتاورها بررسی میشود. برای تحلیل چنین سیستمهایی، معمولاً مراحل زیر را دنبال میکنیم:
1. **شناسایی نیروها**: تمام نیروهای وارد بر سیستم را شناسایی کرده و جهت آنها را مشخص میکنیم.
2. **محاسبه گشتاورها**: گشتاورهای ایجاد شده توسط هر نیرو حول نقطه محوری را محاسبه میکنیم. گشتاور حاصل ضرب نیرو در فاصله عمودی از نقطه محوری است.
3. **بررسی تعادل**: برای اینکه سیستم در تعادل باشد، مجموع نیروها و گشتاورها باید صفر باشد. این شرط به ما اجازه میدهد تا معادلات لازم برای حل مسئله را بنویسیم.
#### کاربردهای عملی:
درک این مفاهیم در مهندسی مکانیک، معماری و بسیاری از زمینههای دیگر بسیار مهم است. برای مثال، در طراحی پلها، ساختمانها و ماشینآلات، محاسبه تعادل و نیروها ضروری است تا اطمینان حاصل شود که ساختارها ایمن و پایدار هستند.
این تصویر و تحلیل آن میتواند به دانشآموزان و دانشجویان کمک کند تا مفاهیم پایهای فیزیک و مهندسی را بهتر درک کنند. با تمرین و تحلیل بیشتر، میتوان به مهارتهای لازم برای حل مسائل پیچیدهتر دست یافت.
این عکس یک سیستم فیلتراسیون آب ساده را نشان میدهد که میتواند برای تصفیه آب در شرایط اضطراری یا در طبیعت استفاده شود. این سیستم از مواد ساده و در دسترس مانند بطری پلاستیکی، سنگ، ماسه درشت، ماسه ریز، فیلتر قهوه و باند الاستیک ساخته شده است. در ادامه به توضیح مراحل ساخت و عملکرد این سیستم میپردازیم.
### مراحل ساخت سیستم فیلتراسیون آب:
1. **تهیه بطری پلاستیکی**: بطری پلاستیکی را از وسط برش دهید تا دو قسمت بالا و پایین داشته باشید. قسمت بالایی بطری به عنوان قیف فیلتر استفاده میشود.
2. **قرار دادن فیلتر قهوه**: یک فیلتر قهوه را در دهانه بطری قرار دهید و آن را با باند الاستیک محکم کنید. این فیلتر از عبور ذرات بزرگ جلوگیری میکند.
3. **اضافه کردن لایهها**: درون قیف بطری، لایههای مختلفی از مواد فیلتر کننده را اضافه کنید. ابتدا یک لایه از ماسه ریز، سپس یک لایه از ماسه درشت و در نهایت یک لایه از سنگهای کوچک قرار دهید. این لایهها به ترتیب ذرات کوچک و بزرگ را فیلتر میکنند.
4. **جمعآوری آب تصفیه شده**: قسمت پایینی بطری را زیر قیف قرار دهید تا آب تصفیه شده در آن جمع شود.
### عملکرد سیستم:
آب آلوده از بالای قیف وارد میشود و از لایههای مختلف فیلتر عبور میکند. هر لایه ذرات خاصی را از آب جدا میکند. سنگهای بزرگتر ذرات درشت را فیلتر میکنند، ماسه درشت ذرات متوسط و ماسه ریز ذرات کوچک را جدا میکند. در نهایت، آب تصفیه شده از فیلتر قهوه عبور کرده و در قسمت پایینی بطری جمع میشود.
در شرایط اضطراری یا هنگام کمپینگ در طبیعت، دسترسی به آب تمیز میتواند چالشبرانگیز باشد. با استفاده از مواد ساده و در دسترس، میتوانید یک سیستم فیلتراسیون آب ساده بسازید که به شما کمک میکند آب آلوده را تصفیه کنید.
این سیستم از یک بطری پلاستیکی، سنگ، ماسه درشت، ماسه ریز، فیلتر قهوه و باند الاستیک ساخته شده است. با قرار دادن لایههای مختلف فیلتر کننده درون بطری، میتوانید ذرات مختلف را از آب جدا کنید و آب تمیزتری به دست آورید.
این روش نه تنها ساده است، بلکه بسیار مؤثر نیز میباشد. در شرایطی که به فیلترهای پیشرفته دسترسی ندارید، این سیستم میتواند جان شما را نجات دهد. امیدواریم این آموزش برای شما مفید بوده باشد و در مواقع نیاز از آن استفاده کنید.
رابطه بین ابعاد و وزن یک موجود زنده با درک زمان نسبت به یک موجود زنده دیگر با ایکس برابر وزن و ابعاد او نسبت به زمان چگونه است؟و چه فرمول یا فرمولهایی بر آن حاکم است؟چرا؟
رابطه بین ابعاد، وزن و درک زمان در موجودات زنده موضوعی پیچیده است که به عوامل مختلفی از جمله فیزیولوژی، متابولیسم و ساختار عصبی بستگی دارد. در اینجا به بررسی این رابطه و عوامل مؤثر بر آن میپردازیم:
### ۱. **مقیاسسازی و نسبت ابعاد به وزن**
- **قانون کلیب-برتالانفی (Kleiber's Law)**: این قانون بیان میکند که نرخ متابولیسم پایه (BMR) یک موجود زنده با وزن بدن آن رابطهی توانی دارد. به طور خاص، BMR متناسب با \( W^{3/4} \) است، که در آن \( W \) وزن بدن است. این قانون نشان میدهد که موجودات بزرگتر نسبت به وزن خود، نرخ متابولیسم کمتری دارند.
- **تأثیر ابعاد**: موجودات بزرگتر معمولاً زمان بیشتری برای انجام فرآیندهای فیزیولوژیکی مانند گردش خون و انتقال سیگنالهای عصبی نیاز دارند. این میتواند بر درک زمان تأثیر بگذارد، زیرا سرعت پردازش اطلاعات در سیستم عصبی ممکن است کندتر باشد.
### ۳. **عوامل دیگر مؤثر بر درک زمان**
- **ساختار عصبی**: موجوداتی با سیستم عصبی پیچیدهتر ممکن است توانایی بیشتری برای پردازش سریعتر اطلاعات داشته باشند، که میتواند بر درک زمان تأثیر بگذارد.
- **محیط و رفتار**: موجوداتی که در محیطهای پرخطر زندگی میکنند (مانند حشرات) ممکن است زمان را سریعتر درک کنند تا بتوانند به سرعت به تهدیدات واکنش نشان دهند.
- **سن و تجربه**: موجودات مسنتر ممکن است درک متفاوتی از زمان داشته باشند، زیرا تجربههای بیشتری در پردازش اطلاعات دارند.
### ۴. **مثال عملی**
- **فیل در مقابل موش**: فیل با وزن و ابعاد بسیار بزرگتر، نرخ متابولیسم پایینتری دارد و ممکن است زمان را کندتر از موش درک کند. موش، با نرخ متابولیسم بالا، زمان را سریعتر درک میکند و به سرعت به محرکها واکنش نشان میدهد.
### ۵. **جمعبندی**
- رابطه بین ابعاد، وزن و درک زمان به طور کلی با نرخ متابولیسم و ساختار عصبی مرتبط است.
- فرمولهایی مانند \( T \propto W^{-3/4} \) میتوانند به عنوان یک مدل ساده برای توصیف این رابطه استفاده شوند.
- عوامل دیگری مانند محیط، رفتار و سن نیز میتوانند بر درک زمان تأثیر بگذارند.
این موضوع هنوز در حال تحقیق است و ممکن است مدلهای دقیقتری در آینده ارائه شوند.
------------------------------------------------------------------
گذر زمان را بین انسان و مگس و درک طول عمر آنها را نسبت به هم مقایسه کنید.مثلا اگر یک مگس یه اندازه انسان بود چند روز عمرش تبدیل به چند ماه یا سال میشد؟
برای مقایسهی گذر زمان و درک طول عمر بین انسان و مگس، باید به تفاوتهای فیزیولوژیکی و متابولیکی این دو موجود توجه کنیم. مگسها و انسانها درک متفاوتی از زمان دارند و این تفاوت به عوامل زیر مرتبط است:
### ۱. **نرخ متابولیسم و درک زمان**
- **مگسها**: مگسها نرخ متابولیسم بسیار بالاتری نسبت به انسانها دارند. این به معنای آن است که بدن آنها انرژی را سریعتر مصرف میکند و سیستم عصبی آنها اطلاعات را با سرعت بیشتری پردازش میکند. در نتیجه، مگسها زمان را "سریعتر" از انسانها درک میکنند. برای مثال، یک ثانیه برای مگس ممکن است طولانیتر از یک ثانیه برای انسان به نظر برسد.
- **انسانها**: انسانها نرخ متابولیسم پایینتری دارند و زمان را "کندتر" درک میکنند. این به این معناست که ما تغییرات محیطی را با سرعت کمتری نسبت به مگسها احساس میکنیم.
### ۲. **طول عمر مگس و انسان**
- **طول عمر مگس**: یک مگس خانگی معمولی حدود **۲ تا ۴ هفته** عمر میکند.
- **طول عمر انسان**: انسانها به طور متوسط حدود **۷۰ تا ۸۰ سال** عمر میکنند.
### ۵. **جمعبندی**
- مگسها زمان را بسیار سریعتر از انسانها درک میکنند، زیرا نرخ متابولیسم آنها بسیار بالاتر است.
- اگر یک مگس به اندازهی انسان بود و نرخ متابولیسم آن متناسب با اندازهاش کاهش مییافت، طول عمر آن میتوانست به حدود **۱۰٫۷۰۰ سال** برسد.
- این مقایسه نشان میدهد که درک زمان و طول عمر به شدت به اندازهی بدن و نرخ متابولیسم وابسته است.
صورت مساله :
من میخواهم تولید منابع غذایی را برای جمعیت یک کشور با مشخصات زیر تطبیق دهم و فرمولبندی کنم.
1-جمعیت فعلی افراد = 90000000 .
2-نرخ رشد جمعیت = 0.02 .
3-9.5 میلیون هکتار زیر کشت محصولات غذایی
در حال تولید. بدون تغییر در 10 سال.
4-2.2 تن محصول در هکتار بدون تغییر در 10 سال.
5-مصرف سالانه محصولات زراعی برای هر نفر = 150 کیلوگرم با رشد سالانه 0.5 درصد به ازای هر نفر (1/200 )
در هر سال در کل مدت محاسبه چه اتفاقاتی در زمینه های ذیل می افتد؟
برای حل این مسئله، ابتدا باید اطلاعات موجود را به صورت ریاضی مدلسازی کنیم و سپس محاسبات لازم را انجام دهیم. بیایید مراحل را یکی یکی بررسی کنیم:
جمعیت در سال به صورت زیر محاسبه میشود:
تولید کل محصولات در هر سال به صورت زیر محاسبه میشود:
مصرف کل محصولات در سال به صورت زیر محاسبه میشود:
برای محاسبه اضافه یا کمبود تولید، باید تفاوت بین تولید و مصرف را محاسبه کنیم:
برای تطابق جمعیت و مصرف، میتوانیم از معادله زیر استفاده کنیم:
اگر باشد، تولید بیشتر از مصرف است و اگر باشد، کمبود وجود دارد.
حالا بیایید محاسبات را برای 10 سال آینده انجام دهیم و ببینیم در چه سالی کمبود از تولید بیشتر میشود.
این جدول تغییرات سالانه جمعیت، تولید، مصرف و مازاد یا کسری منابع غذایی را نشان می دهد.
در مرحله بعد، سال اولی را که کسری در آن رخ می دهد،
مشخص می کنم، که نشان می دهد
چه زمانی تولید دیگر جوابگوی مصرف نخواهد بود.
در اینجا خلاصه ای از نتایج ۲۰ سال اول آمده است:
-----------------------------------------------------------
توضیح بیشتر :
### 1. **اضافه یا کمبود تولید برای هر سال تا سالی که کمبود از تولید بیشتر شود**
- محاسبه تولید سالانه:
### 5. **بررسی موارد از قلم افتاده**
- تغییرات احتمالی در بهرهوری کشاورزی (فناوریهای جدید، تغییرات آب و هوایی).
- امکان افزایش هکتار زیر کشت در آینده.
- واردات یا صادرات محصولات غذایی.
- ذخایر استراتژیک غذایی.
------------------------------
محاسبه دقیقتر:
برای محاسبه سالی که اولین کمبود تولید رخ میدهد، باید تولید سالانه و مصرف سالانه را برای هر سال محاسبه کرده و مقایسه کنیم. در اینجا مراحل محاسبه آورده شده است:
---
### دادههای اولیه:
1. **جمعیت اولیه**: ۹۰,۰۰۰,۰۰۰ نفر
2. **نرخ رشد جمعیت**: ۰.۰۲ (۲ درصد)
3. **هکتار زیر کشت**: ۹.۵ میلیون هکتار
4. **بهرهوری**: ۲.۲ تن در هکتار
5. **مصرف سرانه اولیه**: ۱۵۰ کیلوگرم (۰.۱۵ تن) به ازای هر نفر
6. **نرخ رشد مصرف سرانه**: ۰.۰۰۵ (۰.۵ درصد)
---
### محاسبات برای هر سال:
| سال | جمعیت (میلیون نفر) | مصرف سرانه (تن) | مصرف سالانه (میلیون تن) | تولید سالانه (میلیون تن) | کمبود یا مازاد (میلیون تن) |
|-----|---------------------|------------------|--------------------------|---------------------------|-----------------------------|
| ۱ | ۹۰.۰۰ | ۰.۱۵۰۰ | ۱۳.۵۰ | ۲۰.۹۰ | +۷.۴۰ |
| ۲ | ۹۱.۸۰ | ۰.۱۵۰۷ | ۱۳.۸۵ | ۲۰.۹۰ | +۷.۰۵ |
| ۳ | ۹۳.۶۴ | ۰.۱۵۱۵ | ۱۴.۲۱ | ۲۰.۹۰ | +۶.۶۹ |
| ۴ | ۹۵.۵۱ | ۰.۱۵۲۲ | ۱۴.۵۸ | ۲۰.۹۰ | +۶.۳۲ |
| ۵ | ۹۷.۴۲ | ۰.۱۵۳۰ | ۱۴.۹۶ | ۲۰.۹۰ | +۵.۹۴ |
| ۶ | ۹۹.۳۷ | ۰.۱۵۳۸ | ۱۵.۳۵ | ۲۰.۹۰ | +۵.۵۵ |
| ۷ | ۱۰۱.۳۶ | ۰.۱۵۴۶ | ۱۵.۷۵ | ۲۰.۹۰ | +۵.۱۵ |
| ۸ | ۱۰۳.۳۹ | ۰.۱۵۵۴ | ۱۶.۱۶ | ۲۰.۹۰ | +۴.۷۴ |
| ۹ | ۱۰۵.۴۶ | ۰.۱۵۶۲ | ۱۶.۵۸ | ۲۰.۹۰ | +۴.۳۲ |
| ۱۰ | ۱۰۷.۵۷ | ۰.۱۵۷۰ | ۱۷.۰۱ | ۲۰.۹۰ | +۳.۸۹ |
| ۱۱ | ۱۰۹.۷۲ | ۰.۱۵۷۸ | ۱۷.۴۵ | ۲۰.۹۰ | +۳.۴۵ |
| ۱۲ | ۱۱۱.۹۱ | ۰.۱۵۸۶ | ۱۷.۹۰ | ۲۰.۹۰ | +۳.۰۰ |
| ۱۳ | ۱۱۴.۱۵ | ۰.۱۵۹۵ | ۱۸.۳۶ | ۲۰.۹۰ | +۲.۵۴ |
| ۱۴ | ۱۱۶.۴۳ | ۰.۱۶۰۴ | ۱۸.۸۳ | ۲۰.۹۰ | +۲.۰۷ |
| ۱۵ | ۱۱۸.۷۶ | ۰.۱۶۱۳ | ۱۹.۳۱ | ۲۰.۹۰ | +۱.۵۹ |
| ۱۶ | ۱۲۱.۱۳ | ۰.۱۶۲۲ | ۱۹.۸۰ | ۲۰.۹۰ | +۱.۱۰ |
| ۱۷ | ۱۲۳.۵۵ | ۰.۱۶۳۱ | ۲۰.۳۰ | ۲۰.۹۰ | +۰.۶۰ |
| ۱۸ | ۱۲۶.۰۲ | ۰.۱۶۴۰ | ۲۰.۸۱ | ۲۰.۹۰ | +۰.۰۹ |
| ۱۹ | ۱۲۸.۵۴ | ۰.۱۶۴۹ | ۲۱.۳۳ | ۲۰.۹۰ | -۰.۴۳ |
| ۲۰ | ۱۳۱.۱۱ | ۰.۱۶۵۸ | ۲۱.۸۶ | ۲۰.۹۰ | -۰.۹۶ |
---
### نتیجه:
اولین کمبود تولید در **سال ۱۹** رخ میدهد. در این سال، مصرف سالانه (۲۱.۳۳ میلیون تن) از تولید سالانه (۲۰.۹ میلیون تن) بیشتر میشود و کمبودی معادل ۰.۴۳ میلیون تن ایجاد میشود.